رهبر انقلاب:سفر رئیس جمهور؛ مایه سرافرازی
حاشیههای یک سفر!!!
امشب شب بیستم ماه مبارک رمضان هست و در کوچههای کوفه غوغایی به پاست. تصمیم داشتم از غربت امیر المومنین بنویسم و از بی مهریهای کوفیان. ولی هرچه به این ذهن و قلم التماس کردم، نشد. فقط همین قدر بگم که از همه دوستانم التماس دعا دارم.
لذا تصمیم گرفتم بخشی از حاشیه های سفر رئیس جمهور عزیزمان به نیویورک را از زبان دکتر الهام برای خوانندگان نافذ بنویسم.
همگان شنیدیم که رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار رییس جمهور با ایشان، سفر آقای احمدینژاد به آمریکا را سفری خوب، پر برکت و مایه سرافرازی ملت ایران خواندند.
حضرت آیت الله خامنه ای تاکید کردندهاند که سخنرانی رئیس جمهور در دانشگاه کلمبیا و مسئلهای که در این دانشگاه پیش آمد و همچنین سخنرانی ایشان در مجمع عمومی سازمان ملل در مجموع مایه سرافرازی ملت ایران شده است.
-----------------------------------------
در آن جلسه بعضیها تصور میکردند که با توجه به آن سخنان تند و اهانتآمیز، فضا به نفع آنان تمام میشود اما بعد از پایان جلسه، دکتر با اطمینان و آرامش خاصی به ما گفت: ما پیروز شدیم.
از همان ابتدا هم آرامش خاصی داشت و به نتیجه مثبت کار مطمئن بود. خیلیها که همراه بودند این احساس را نداشتند و نگران بودند.
-----------------------------------------
-----------------------------------------
معمولاً بعد از جلسات افتتاحیه مجمع عمومی سازمان ملل، دیگر به سایر سخنرانیها توجه چندانی نمیشود و در آن زمان، گروهها مشغول گفتوگو، لابی و رفت و آمد هستند که البته این هم بخشی از کار است به همین جهت سخنرانیها معمولاً فقط ثبت تاریخی میشود و متن مکتوب آن نیز در اختیار افراد قرار میگیرد و فضای جلسه فضای التفاط به گوینده نیست.
اما در همین همهمه و شلوغی، وقتی نوبت به سخنرانی رئیس جمهوری اسلامی ایران رسید، به تدریج و در فرصت کوتاهی، ناگهان سالن پر شد و گروههایی که بیرون از مجمع عمومی بودند، بازگشتند و جایگاهها را پر کردند و سکوت و آرامش ویژهای بر کل سالن غلبه کرد.
با اینکه سخنرانی دکتر احمدی نژاد طولانی شد و مدت آن از فرصت پیشبینی شده مقداری بیشتر شد، اما فضا همچنان منتظر و آرام بود که همه پیام سخنرانی ایشان را دریافت کنند.
-----------------------------------------
در طول این 2 روز در هر کجا که ایشان عبور میکردند با اشتیاق خبرنگارها برای گفتوگو و با ابراز احساسات افراد از تیپهای مختلف مواجه میشدند. حتی در همان فرصتی که آقای احمدینژاد به اتاق پشت جایگاه مجمع عمومی سازمان ملل رفتند تا آماده شروع سخنرانی شوند، کارمندهای سازمان ملل به سرعت آمدند و ابراز علاقه کردند که در این فرصت با دکتر احمدینژاد عکس بگیرند.
این ابراز احساسات ویژه نشان میداد که دکتر احمدینژاد شخصیتی جذاب، قابل احترام و در عین حال قابل پیگیری است؛ یعنی احساس میکنند باید او را بشناسند و با زوایای فکریاش بیشتر آشنا شوند.
بعد از جریانات دانشگاه کلمبیا نیز، آنقدر آن مسئله محور بود که در عموم ملاقاتهای سیاسی که در حاشیه مجمع عمومی صورت میگرفت، اولین بحث شخصیتهای سیاسی درباره سخنراین رئیس جمهور ما در دانشگاه کلمبیا و ابراز نظر نسبت به آن بود. حتی برخیها میگفتند همه فضای رسانهای آمریکا تبدیل به فضای احمدینژاد شده است. واقعاً هم همینطور بود که با به قولی، حدود 500 میلیون نفر این سخنرانی را مستقیماً دیدند.
-----------------------------------------
شاید همه سؤالات از قبل تدوین شده بود و اصلاً معلوم نبود مال دانشجویان باشد، چون همه سؤالات آماده بود و میخواندند و معلوم نشد آن سؤالات از کجا آمده بود. فرصتی برای گفتگوی مستقیم و تریبون آزاد هم وجود نداشت و میخواستند در موضعی که خودشان میخواهند، روند را هدایت کنند که البته دکتر احمدینژاد به آنان پاسخهای مستدل، منطقی، روشن، عادلانه و با آرامش داد.
در آن فضا، مدیریت و برنامهریزی دکتر احمدینژاد به همراه بیان قوی و منطقی، فضا را برای اعلام پیام پاک و حقیقت منطبق بر نیاز فطرت مجموعه نشان داد. یعنی همه تشنه بودند که مطالب را بشنوند و به همین دلیل فضای سالن و فضای بیرون از دانشگاه فضایی آرام بود آرام برای شنیدن و کنجکاو برای یافتن.
-----------------------------------------
من در محیط دانشگاه کلمبیا هیچ آثاری از تظاهرات و اعتراض ندیدیم فقط در بیرون دانشگاه عده ای جمع بودند. تقریباً شاید عموم دانشگاه و خیل عظیمی از دانشجویان در محوطهای اجتماع کرده و ایستاده بودند و در کمال سکوت و آرامش به دقت در حال دیدن و شنیدن تصویر و صدای رئیس جمهور اسلامی ایران بودند.
در داخل سالن هم همین وضعیت حاکم بود و همه با دقت آماده شنیدن بودند و در هر فرازی ابراز احساسات داشتند و مثبت یا منفی واکنش نشان میدادند. همین نشان میداد که توجه ویژهای دارند حتی مدیران سالن هم کاملاً بحث را تعقیب میکردند.
البته اشاره به این نکته هم خالی از لطف نیست که قبل از برگزاری مراسم در دانشگاه کلمبیا، تعدادی از دانشجویان که علاقمند به شرکت در این مراسم بودند، میگفتند به ما کارت ورود ندادند و میخواستند از طریق ما وارد سالن شوند. تعدادی از ایرانیان هم مایل به حضور بودند که به همراه ما داخل دانشگاه آمدند اما ظاهراً اجازه ندادند آنان در سالن حضور پیدا کنند.
-----------------------------------------
بولیوی 5 رسانه دارد که 4 تای آنها وابسته به آمریکا و فقط یک رادیو در اختیار دولت است. در آنجا در فاصله چند روزی که قرار بود دکتر احمدینژاد به بولیوی سفر کند، تبلیغات تند ضدجمهوری اسلامی و ضد ایرانی در آنجا گسترش پیدا کرد. مسایلی همچون حقوق بشر و به خصوص حقوق زنان بسیار میدان مانور آنها بود.
همینکه ما وارد فرودگاه سانتاکروز بولیوی شدیم، یک ایرانی پیش ما آمد و خیلی ناراحت با اشاره به فضاسازی و تهمتهایی که علیه ایران مطرح شده بود، از آقای احمدینژاد استمداد میطلبید که این فضا را خنثی کند. در همین لحظات چند نفر از کارمندان خانم فرودگاه همین که آقای احمدینژاد را دیدند با اشتیاق آمدند و تقاضا کردند که با رئیسجمهور عکس بگیرند و دیدیم که علیرغم همه تبلیغات منفی نتوانسته بودند در بین مردم اثر بگذارند. با آن حجم تبلیغات، قاعدتا بایدخانمها در این کشور از ایران منزجر و نگران باشند اما صراحتا ابراز میکردند که علاقمند به ایران و آشنایی هر چه بیشتر با ایران هستند.
در جلسهای هم که در محل امضای اسناد ریاست جمهوری پایتخت بولیوی انجام شد هم شاهد صحنه های جالبی از حضور تودههای مردم بودیم.
یک چیزی هم که در آنجا برای من جالب بود و فضای ایران را برایم تداعی میکرد این بود که یک فردی در میان آن جمعیت، شعار میداد و بقیه جواب میدادند این صحنه من را یاد حاجبخشی خودمان در ایران میانداخت.
البته شعار "زنده باد ایران" و"محمود محمود" هم به صورت واضح در طول مسیر و در همان سالن به صورت مکرر شنیده میشد.
حتی در میان آن جمعیت یک پیرمردی را دیدم که میخواهد خود را به دکتر احمدینژاد برساند من هم دستش راگرفتم و پیش آقای رئیسجمهور بردم که دیدم که با اشتیاق مسایل کشورش را به دکتر احمدینژاد توضیح داد وتعدادی سیدی از مسایل کشورش به ما و دکتر احمدینژاد داد.
در آنجا هم علیرغم همه تبلیغات، فضا مغلوبه شده بود و پایگاه فکری آنان در حقیقت به هم ریخته بود.
جالب اینکه ما در بولیوی سفارتی نداریم و رئیسجمهورشان هم اعلام کرد که این حرکت مردمی، خودجوش است.
مردم تصاویر امام و رهبری را در دست داشتند و حتی تصویر رئیسجمهور را از روی تصاویر تلویزیونی نقاشی کرده و با خود آورده بودند.
آن فضا به وضوح نشان داد که مردم تشنه یک حرفهای دیگر و شنیدن گفتمانی غیر از گفتمان حاکم بر غرب هستند و شنیدن پیام انقلاب اسلامی را دنبال میکنند.