«س» مثل سعید
خواستم بگویم "سردار رشید اسلام"، اما دیدم خیلی کم است!
آیا تا کنون حتی نام او را شنیدهاید؟
بنیانگذار سپاه در غرب کشور، در کرمانشاه؛ در حالی که هنوز چند روزی بیشتر از پیروزی انقلاب اسلامی نمیگذشت، برخی نیروهای تحت امر وی، اولین گروه از جوانان حزبالهی بودند که برای مقابله با تجزیهطلبان کردستان سازماندهی شدند؛ و هم ایشان چندی بعد، سپاه کردستان را تشکیل دادند؛ در حالی که هنوز سازمان مرکزی سپاه شکل نگرفته بود.
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، در سایه رهبری معنوی علمای بزرگی چون آیتالله بهاءالدین عراقی، آیتالله اشرفی اصفهانی، آیتالله مرتضی نجومی، آیتالله مجتبی حاجآخوند، آیتالله عبدالخالق عبدالهی و ...، سازماندهی و هدایت عملیاتی نیروهای انقلابی غرب کشور را عهدهدار بود.
دریافت اعلامیههای حضرت امام(ره)، کسب تأیید اصالت اعلامیهها از روحانیت و تکثیر و توزیع آن در غرب کشور، زیر نظر وی انجام میشد.
ای کاش تاریخ ثبت مینمود که از میان روحانیون نامی در آن دوران سرنوشتساز، چه کسانی با کمال میل اعلامیههای امام(ره) را امضا میکردند، چه کسانی با اکراه میپذیرفتند و چه کسانی حتی از چنین همراهی با انقلاب امتناع داشتند!
با تشکیل سازمان مرکزی سپاه و نفوذ برخی جریانات فکری-سیاسی در آن، کمکم نشانههایی از اختلاف و تقابل میان او و آن جریانات رخ نمود. جریانی خودبنیاد، که راهی جز حذف منتقدان خود نمیشناخت و همین خودبنیادی به تدریج زمینهی انحرافات بزرگتر ایشان را فراهم نمود.
البته اکنون روحانینمایانی هم که حتی از امضای اعلامیههای امام ابا داشتند، خود را اولین و آخرین مدافع جان بر کف امام و انقلاب میدانستند! و لابد آقا سعید هم فردیست دچار انحرافات فکری یا انجمن حجتیهای یا ...
و باز هم ای کاش تاریخ ثبت مینمود، رابطهای را که میان این دو جریان بود؛ آن جریانات منحرف در سپاه و این روحانینماهای ...!
باز جای شکرش باقیست! علمدار آن جریان منحرف رسوا و در دادگاه صالح، به اعدام محکوم شد. برادر داماد فقیه عالی قدر! را میگویم؛ و حالا ... تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
مهدی هاشمی که روزگاری عضو شورای فرماندهی سپاه بود، و دار و دستهاش، حضور کسی چون آقا سعید را نمیتوانستند تحمل کنند؛ آنها کسی را میپسندیدند که اهدافشان را تأمین کند یا حداقل سد راهشان نباشد؛ ولی آقا سعید چنین کسی نبود! و شگفتا که او نیز از ابتدا انحراف این جریان را درک کرده بود؛ درست همان زمانی که بسیاری از نیروهای مخلص انقلاب مدافع سرسخت آن جریان بودند! یاد اختلاف حزب جمهوری با بنیصدر که نه! با سازمان مجاهدین برایم تداعی میشود. چه مظلوم بود بهشتی!
به هر حال نفوذ مهدی هاشمی در سپاه، با پشتوانهای که در بیت فقیه عالی قدر دارد، قویتر از آن است که آقا سعید بتواند در مقابل آن قد علم کند.
برخی از نزدیکان وی نقل میکنند، پس از تشکیل سپاه منطقه 7 کشوری، یکی از مأموریتهایی که از مرکز به فرماندهی جدید آن ابلاغ شده بود، حذف جریان سعید جعفری بود! و لابد با سمپاشیها و جوسازیهای ناجوانمردانه و تفسیر و توجیهات عجیب و غریب، که فقط از امثال مهدی هاشمی بر میآید، امر بر سردار بزرگ، مسیح کردستان، مشتبه گشته و وی سید محمد سعید جعفری را از فرماندهی سپاه کرمانشاه عزل میکند، اوایل سال 1359، در اوج منازعات کردستان.
همرزمان آقا سعید که به محمد بروجردی نیز ارادتی عمیق دارند میگویند که وی پیش از عزیمت به کردستان (انتقال مقر فرماندهی سپاه منطقه 7 کشوری از کرمانشاه به کردستان) و چند ماه قبل از شهادت، بارها این اشتباه را خطرنشان میساخت و به خاطر آن بیقراری میکرد.
اما چه سود؟ آقا سعید در ماههای ابتدایی جنگ، در حالی که به عنوان داوطلبی ساده به منطقه اعزام شده بود، در سرپلذهاب مظلومانه به شهادت رسید و البته چه با شکوه بود تشییع پیکر مطهر او در میان مردم عزادار کرمانشاه.
و چه زیباست در این میان، ارادت علی صیاد شیرازی، که در آن زمان هنوز کسی او را نمیشناسد، به آقا سعید! تا آنجا که از وی در خاطراتش به بزرگی یاد میکند.
---------------------------------------------------------------------
پینوشتها:
۱- تا کنون از علاقهی بسیار شهید محمد بروجردی به احمد متوسلیان شنیدهاید، از کشف شخصیتی بزرگ چون ابراهیم همت نام میبرید و به محمود شهبازی افتخار میکنید؛ اما تاریخ آنچنان هم که به خوردمان دادهاند بیخطر نیست!
۲- حالا کمی هم از شهید مظلوم سید محمد سعید جعفری بشنوید، که پسماندههای جریان مهدی هاشمی پس از جنگ حتی اجازه نمیدادند به او درجهی نظامی اهدا شود، نکند که ...
۳- شهدا همه مظلومند، ولی بعضی مظلومترند! شهدای پیش از انقلاب، شهدای جنگ کردستان، شهدای ابتدای جنگ و ... نه نامی، نه نشانی، نه خاطرهای، نه یادواره و بزرگداشتی و نه ...، چه بگویم، تاریخ نامرد است!
۴- عمویم میگوید شهید آنهایی هستند که با مأموریت از سپاه در حزب کومله نفوذ کرده بودند، وقتی لو رفتند دیگر خبری از آنها نشد، حتی پیکرشان برنگشت، حتی نامشان منتشر نشد! نه مأموریتشان را سپاه گردن گرفت، نه بنیاد شهید، شهید حسابشان کرد!...
منبع:وبلاگ صراط