چه کسانی رسانههای زنجیره ای را اجاره کرده اند ؟
در گرما گرم تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری نهم، گروهها و احزاب موسوم به اصلاح طلب در فعالیتهای تخریبی خود علیه دکتر احمدی نژاد علاوه بر نسبت دادن تهمتهایی ناروا که ریشه در بد اخلاقی سیاسی این جریان داشت، استراتژی مشخصی را در جهت سرکوب کردن اندیشهها و تفکرات رسانه ای رئیس جمهور در پیش گرفتند و در یک سناریوی کاملا از پیش تعیین شده دکتر احمدی نژاد را فردی معرفی کردند که به هیچ عنوان قائل به پاسخگویی، آزادی بیان، فضای باز سیاسی و آزادی رسانه ای نیست و در صورت کسب کرسی ریاست جمهوری، توسط وی فضای رعب و تحدید و منکوب اندیشهها، آسمان رسانه ای کشور را در بر خواهد گرفت.
دو سال و اندی و پیشتر، قبل از آنکه محمود احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهوری منتخب مردم، رسما کارش را آغاز کند، اگر چه تهدید به بازگشت به پس رفت سیاسی، در شعارهای جریانات موسوم به اصلاح طلب نمود پیدا میکرد، اما درهمان اوان شروع کار دولت خدمتگزار در همان زمان معرفی کابینه دولت، ارگانهای رسمی دوم خرداد، شروع به هجمه ی سیاسی علیه دولت کردند.
اگر چه در آن مقطع زمانی صحبت از تهدید مطبوعات و رسانهها در صورت روی کار آمدن دکتر احمدی نژاد بود، و این یکی از حربههای انتخاباتی این جریان به شمار میرفت، اما عملا همگان مشاهده کردند که فضای رسانه ای کشور در دولت نهم نه تنها دچار هیچ محدودیتی نشد، بلکه دامنه ی خطوط قرمز، آن قدر محدود گردید که جریانات دوم خردادی در ظل توجهات دولت خدمتگزار، با آزادی بیان به سوء استفاده از این فضا پرداخته و تا حدی پیش رفتند که جسارت تخریب دولت نقدهایی را پیدا کرد ه و به فارغ از استدلال رئیس جمهور وعملکرد دولت وی پرداختند.
فضایی که آنها در درون اصلاحات نیز به خود ندیده بودند و شاید آن را یک آرزوی محال میدانستند.
اگر سخنی بر تیترها و موضوعات مورد استفاده ی این جریان در برهههای زمانی مشخص تامل شود، به خوبی حکایت برنامه ریزی دقیق و از پیش تعیین شده ی سردمداران رسانههای این جریان به تصویر کشیده میشود.
هنگامیکه جراید زنجیره ای جریان موسوم به اصلاح طلبی روزها و هفتهها تیتر یک خود رابه آنچه آنها "بداخلاقی سیاسی جریان اصولگرایی مینامیدند " اختصاص دادند و با این شیوه به مظلوم نمایی پرداختند، محمد علی ابطحی، معاون پارلمانی خاتمی، در یکی از یادداشتهای خود در روزنامه ی هم میهن حق خود و جریان متبوعش را در پاسخگویی به همین سبک یعنی بد اخلاقی سیاسی، به جریان اصولگرا، محفوظ دانست، از آن هنگام به بعد بود که پرده از این سناریوی علیه دولت برداشته شد و هجمه ی تخریب وسیع و بی سابقه به دولت در قالب و چارچوب عدم تعهد به اخلاق سیاسی آغاز شد. در این سناریو، دوستان ابطحی به هر شیوه ی ممکن به سیاه نمایی علیه دولت و عملکرد آن و نیز تحریف سخنان دکتر احمدی نژآد و دیگر مقامات دولتی پرداختند و در این راه از هیچ کوششی فرو گذار نکردند. تحریف سخنان رئیس جمهور در خصوص صرفه جویی در مصرف برق، چاپ عکسهایی از رئیس جمهور قبل از آغاز مراسمات رسمی و... از جمله ی این روشهای این افراد معلوم الحال بوده و هست.
ما آنچه قابل تامل و تفکر است رفتار دولت اصولگرا با اینگونه جراید و رسانهها بود که همواره از سر ارشاد و راهنمایی بوده است.
وزیر فرهنگ و ارشاد دولت در همان ابتدای تصدی این وزارتخانه از آزادی بیشتر مطبوعات خبر داد و گفت: تعداد روزنامههای توقیف شده در دولت نهم مطمئنا نسبت به قبل کمتر خواهد بود و روزنامهها و رسانهها با آزادی بیشتر و دامنه ی وسیعتر عملکرد مواجه خواهند بود.
رئیس دولت نیز بارها در واکنش به سیاه نمایی رسانههای جریان دوم خرداد از عملکرد دولت وی، آنها را به تلاش برای توسعه ی کشور توصیه کرد.
با همه ی این تفاسیر وی وقتی کماکان روند تخریب و سیاه نماییهای غیر اخلاقی علیه دولت نهم با شدت وحدت بیشتری ادامه یافت، این بار نهادهای ذی صلاح دولتی نسبت به این موضوع واکنش جدی تری نشان دادند و همین واکنش باعث گردید، که اربابان و گردانندگان این جراید و رسانههای زنجیره ای در صدد بهره برداری از این موضوع بر آیند.
بر همگان واضح و مبرهن است که این قبیله همواره آماده ی اعتراض و انتقاد به هر موضوع و عملکردی هستند و طبق فرموده ی مقام معظم رهبری همواره عده ای هستند که وقتی کاری انجام نمیگیرد میگویند که چرا فلان کار را انجام نداده اید و وقتی همان کار صورت میگیرد، فریاد اعتراض بر میآورند که این کار را نباید انجام میدادید.
افکار هوشیار و آگاه جامعه خود بهترین میزان و ملاک برای یافتن حقیقت و واقعیت در این خصوص است و خود بهتر میدانند که مبدا و منشاء این گونه پریشان گوییها کجاست.