سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

شهید کاظمی، میهمان خدا در زمین

امروز مصادف است با اوبسن سالگرد سردار رشید سپاه اسلام و بقیه السلف شهدای انقلاب، شهید حاج احمد کاظمی.
این بزرگوار که همرزم شهدای بزرگی چون باکری، همت،‏زین الدین و خرازی بوده است سال گذشته و در یک سانحه هوائی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

مطلب زیر یادبودی است برای این شهید بزرگوار.

بسیاری از پدیده‌های دوران دفاع مقدس، بی‌بدیل و از جهاتی شگرف و تکرارناشدنی هستند، زیرا به لحاظ کالبدی، فضایی در مقطع جنگ هشت ساله ایجاد شد که علل وقوع آن در بستر تاریخ تفکر سیاسی اجتماعی شیعه و اتفاقاتی که در صحنه روابط بین‌الملل در اواخر قرن بیستم و فراز و نشیب‌هایی که در روند تحولات اجتماعی قرن اخیر رخ داد، قابل جستجوست.
فرماندهان دوران دفاع مقدس به اقتضای شرایط زمانی و مکانی و سطح و شکل آموزه‌های دینی، گاه از مسیر عشق عبور می‌کردند و گاه از راه عقل و البته باید گفت شخصیت آنان، الهام‌گرفته از منش و تفکر حضرت امام خمینی(ره) بود.
شهید احمد کاظمی در زمره فرماندهانی بود که به نحو بارزتری از تعلیمات عرفانی مبارزه مبتنی بر اندیشه امام راحل به درستی بهره گرفت و حماسه‌های تاریخی آفرید.

فرماندهان و مسئولان سپاه پاسداران اذعان دارند که احمد کاظمی از یک سو در برابر توده‌های بسیجی متواضع و کاملا آشتی‌پذیر بود، لیکن آنگاه که آتش جنگ و دفاع و شبیخون دشمن شعله‌ور بود، بسیار سرسخت و آشتی‌ناپذیر ظاهر می‌شد.

او نه تنها در آن سوی جبهه که در این سو نیز بر پایه عهد و پیمانی که تنها با خدای خود بسته بود، در جریان تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری‌های عملیاتی بی‌دلیل انعطاف نشان نمی‌داد. تجزیه و تحلیل این تضاد رفتاری، تماما در چهارچوب فضای مدیریتی خاص زمان جنگ امکان‌پذیر می‌شود.

کاظمی به همان شدتی که در برابر پایین‌دستان رزمنده و بسیجی، نرم‌خو، ملایم و حمایت‌گر بود، در هنگامه بحث و مجادله بر سر طرح‌های عملیاتی و انتخاب، فلش حمله علیه دشمن بعثی، سرسختانه، قاطع و غیراحساساتی رفتار می‌کرد و پس از ساعت‌ها شناسایی شخصی و مستقیم منطقه هدف تهاجم و احتجاج با دیگر فرماندهان و رده‌های مافوق، آنگاه که پای در کارزار می‌نهاد، ولوله به راه می‌انداخت.

احمد در راستای احساس مسئولیتی که در برابر رزمندگان بسیجی داشت، در روزهای باقی‌مانده به عملیات، کلیه واحدهای ستادی و پشتیبانی را از نزدیک بازدید می‌کرد.

سادگی، خلوص و تواضع و فروتنی او باعث شده بود در قلب رزمندگان و بسیجی‌ها جا داشته باشد. به همه جا سرکشی می‌کرد و با رده‌هایی پایین لشکر از مسئول تعمیرگاه گرفته تا مسئول حمام، اسلحه‌خانه، بسیجی‌ها تا گردان و... حضورا نشست و برخاست داشت. هرکس با او برخورد می‌کرد، شیفته مرام و اخلاق و ادب و حجب و حیای او می‌شد.

روحیات بسیجی و خلق و خو و رفتار و سخنانش، امکان ارتباط با نیروهای بسیجی را به خوبی برایش فراهم می‌‌ساخت و به خوبی بر نیروهای مردمی فرماندهی می‌کرد.
اگر زندگی فرمانده‌هان شهید لشکرها چون احمد کاظمی، مهدی باکری، حسین خرازی، همت و زین‌الدین عمیقا بررسی شود، همه به این واقعیت مسلم ایمان می‌آورند که این فرماندهان، استادان بزرگ فن جنگ هستند و قطعا در رأس همه آنان، احمد کاظمی در قامت یک فرمانده نیرو که حیات مبارک او شانزده سال پس از جنگ ادامه پیدا کرد، در این فن از سرداران جاودانه تاریخ است.

احمد با صداقت و خلوص و شجاعت و تدبیری بی‌مانند، خویشتن را در خدمت به ولایت و اسلام و مسلمین و ایران اسلامی مستحیل و ذوب کرد و 28 سال خستگی‌ناپذیر و بی‌وقفه در قالب یک فرمانده مجاهد و عارف کوشید. عشق و خدمت به ولایت و نظام اسلامی و ایران اسلامی بر روح او مسلط بود.

شهید کاظمی به اعتقاد تمام فرماندهان و صاحب‌نظران نظامی، برجسته‌ترین تاکتیک‌دان (پیروزی در نبردها) و هم استراتژیستی خبره بود و تشخیص‌های صحیح راهبردی داشت. مثل شهید مهدی باکری کم‌ حرف می‌زد ولی زیاد عمل می‌کرد. مهدی، حسین و احمد اهل اظهارنظرهای مبسوط نبودند و در جلسه‌ها، تطویل کلام نداشتند. امام علی(ع) در وصف یکی از برادران دینی خود در نهج‌البلاغه می‌فرماید: بیشتر روزگار خاموش بود و اگر می‌گفت، ‌غلبه می‌کرد و تشنگی پرسندگان را فرو می‌نشاند. کاظمی هم مثل مهدی، مصداق این فرمایش مولی امیرالمؤمنین بود.

عملیات‌ها و جنگ‌های احمد همه از روی اسلوب و قاعده بود. حرکاتش سنجیده و با اصول و قواعد فن نظامی تطبیق داشت و درست‌ترین تاکتیک را در صحنه رزم پیاده می‌کرد.

به نماز و دعا و قرآن متوسل می‌شد. اشک می‌ریخت، فریاد می‌زد و فرمان صادر می‌کرد و در نزدیک‌ترین نقطه به دشمن حاضر می‌شد و ستون‌های مهیب رزمندگان را به حرکت وا می‌داشت.

احمد کاظمی نه جنگ کلاسیک را که برای دشمن شناخته شده بود، پیاده می‌کرد و نه واحدش را در دسته‌های کوچک پراکنده می‌کرد و عملیات چریکی و نامنظم می‌کرد، بلکه شیوه جدیدی که در سپاه به تکامل رسیده بود به کار می‌بست. جنگ انقلابی و مردم با لشکر، با تاکتیک‌های جدید و نو به نو و آرایش‌های فشرده و تازه که دشمن را بی‌اندازه آسیب‌پذیر می‌کرد.

در پایان آنچه باید به عنوان قطره‌ای به این قطرات بازگوشده از سرگذشت احمد کاظمی اضافه کرد، این است که وی، چریک، رزمنده، برمانده و مؤمن بابصیرتی بود که همیشه در وضعیت فعال وارد حوادث تاریخی می‌شد و در این حالت و با این ویژگی بود که به وقایع پیش روی انقلاب اسلامی می‌نگریست. او مانند همتای خود، حسین خرازی در نگاه اولیه و سطحی، جزو فرماندهان عمل‌گرایی به شمار می‌رفتند که در هشت سال دفاع مقدس با ظرفیتی بسیار عالی در حیطه مسئولیت نظامی خویش گاهی در مقیاس ملی اقدام می‌کردند و گاه با تأکید بر جغرافیای تأسیس لشکر تحت فرماندهی خود به تجزیه و تحلیل مسائل با عینک محلی و تصمیم‌گیری برای نمایش مسئولیت و ایمان در محدوده شهری و زادگاهی‌شان مجبور می‌شدند.

 


نوشته شده در  جمعه 85/10/8ساعت  12:1 صبح  توسط نافذ   شما هم نظر دهید()