بنام خدا
«آگاهي تيز تر از تيغ »
اگر نگاهي به کتاب آسماني قران کريم و ساير کتب آسماني هر چند تحريف شده بياندازيم اشتراک همه اين کتب با يکديگر را در يک موضوع ميابيم :
تقابل ميان ايمان و کفر، انگيزه هاي خدايي و وسوسه هاي شيطاني، مقاسيه ميان درستيها و نادرستيها، پاداش خوبيها و مجازات بديها و« نبرد ميان سپاه ايمان با سپاه کفر» .
ميبينيم که در تاريخ اديان آسماني همواره انسانهايي براي دفاع از حريمها و مقدسات با گرو ه ديگر در حال مخاصمه و جنگند .
نيروي شيطاني حتي لحظه اي نفوس انساني را به حال خود رها نکرده و نميکند و پيروز اين ميدان تنها کساني هستند که اين نکته را فراموش نميکنند و در دم و ثانيه اي از دشمن خود غافل نيستند .
تاريخ را ميتوان ورق زد و ديد بعد از غرور از پيروزيهاي مداوم شکست تنها براي کساني باقي ميماند که از لحظه و آن فعلي خود غافل شدند و به پشت گرمي پيروزيهاي پياپي زهر شکست نوشيدند .
اما آن شکستي که از اين نوع در هم کوبيده شدن هم موذيانه تر و نامحسوس تر است شکستيست که به يکباره بر سر کساني خراب ميشود که تنها به فکر حفظ وضعيت موجود هستند روزها از پي هم ميايند و دشمنان حربه ها و توطئه ها ي خود را بر اساس وضعيت و شرايط روز و زمانه تغيير و تحول ميدهند در حاليکه در طرف مقابل هيچ تحرکي ناشي از تغيير تاکتيکها و روشهاي مبارزه با دشمن صورت نميگيرد اما شکست براي اين گروه بسيار سخت و ناگهانيست .
يک سال از حمله ششمين ارتش پيشرفته دنيا به خاک لبنان گذشت و پيروز اين ميدان کساني بودند که در طي سالهايي که در مرزهاي خود با اين رزيم جعلي درگيري وجود نداشت از دشمن غافل نبودند و به شرايط و امنيت موجود دلخوش نکردند و به گفته فرماندهان نيروي مقاومت حزب الله از مدتها پيش خود را براي حمله ناگهاني ارتش اسرائيل جعلي آماده کرده بودند و هر لحظه در آماده باش بودند .
يکي از عوامل شکست رزيم جعلي نيز همين غافلگيري بود حال تصور کنيم نيروي مقاومت لبنان بعد از پيروزي که در سال 2000 بعد از عقب نشيني نيروهاي رزيم جعلي از خاک لبنان بدست آورد در فاصله اين مدت و آغاز جنگ سي و سه روزه تنها به پيروزي بدست آمده دلخوش بود و همان مسيري را طي ميکرد که پيش از اين در پيش گرفته بود آيا جاي غالب و مغلوب در اين نبرد نا برابر با يکديگر عوض نميشد ؟
حال به کشور خود برگرديم و به دشمنان که هر روز سياستهاي جديد و موضعگيريهاي جديدي را عليه ايران در پيش ميگيرند آيا براي دفع کردن همه اين توطئه ها ميتوان يک مسير و يک روش را پيش گرفت و از همه مهمتر ميتوان از کنار همه اخبار و سياستهاي ضد ايراني و ضد اسلامي با بي تفاوتي و توجيه اينکه سياست تنها به عهده سياستمداران است عبور کرد ؟
در حاليکه دشمن مشترک همه مسلمين عالم و بهتر بگوييم همه انسانهاي آزادانديش و آزاده صهيونيسم بين الملل است و در قلب آن اسرائيل جعلي نه تنها به هزاران شبکه جاسوسي و توطئه گر و نظريه پرداز با پشتوانه دولتي بسنده نکرده بلکه با تشکيل سازمانهايي کاملا مردمي از شهرواندن اسرائيل جعلي سعي در نظام دادن و همراه کردن جامعه خود با سياستگزاريهاي ضد اسلامي دولتمردان خود دارد حتي در بخش نظامي با ايجاد کردن پايگاههايي کاملا مردمي و داوطلبانه چون« هاگانا » به شهروندان دزد اسرائيل جعلي مياموزد که هر لحظه و در هر موقعيتي بايد در مقابل دشمنان خود در حال آماده باش باشند . سازمانهاي مخفي تروريستي برگرفته از صهيونيستهاي ساکن در اقصي نقاط دنيا تشکيل ميدهند تا در مواقع لزوم هر آنکس که مخل سياستهاي صهيونيسم بين الملل باشد را از طريق آدمکشي از ميان بردارند .
در مدارس فلسطين اشغالي احساسات نژاد پرستي افراطي و روح تنفر از غير يهوديان و غير صهيونها را برميانگيزند تئوريها و فلسفهء دروغين وجودي خود را براي دانش آموزان و دانشجو يان تبيين ميکنند به کلاه برداريهاي تاريخي چون هولوکاست چنان تقدسي ميبخشند که حتي به دين خود چنان احترام و تکريمي نگزارده اند .
حال ما که پيروان امت رسول خدا هستيم و براي دست يافتن به پيروزي تن به هر بي عدالتي و ناجوانمردي نميدهيم چون نابينايان دشمن اصلي و شيطان بين المللي را که با تمام قوا در برابر اسلام صف آرايي کرده را نمبينيم و به جاي تاختن و نابود کردن دزد دين و خاک و ناموس به جان يکديگر بيافتيم و خواسته شياطين فتنه گر را برآورده کنيم .