سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

سی‌دی یانگوم، خطرناکتر از هزاران تن موادمخدر

شاید کمتر کسی از تماشاگران تلویزیون باشد که با شخصیت دختر جوانی به نام «یانگوم» آشنا نباشد. دختری جوان که در دربار سلطنتی قرن هفدهم کره، ابتدا در آشپزخانه خدمت می‌کرد و بعد هم طی فعل و انفعالاتی تبعید شد، اصول پزشکی آموخت و در بازگشت، اولین پزشک زن دربار شاه و ملکه کره شد و به درمان خاندان سلطنتی و درباریان پرداخت.
به نوشته «کیهان»، سریال «جواهری در قصر» که به زندگی «یانگوم» می‌پردازد، تا آنجا که تلاش دختری جوان و یتیم را نشان می‌دهد که بدون هراس از مشکلات و سختی‌ها، با استعانت از خداوند و با عزمی راسخ، مقابله با بدخواهان و حسودان را تنها با آموزش علم و دانش و کوشش و تقلای بی‌وقفه دنبال می‌کند و با همین تلاش و کوشش است که در هر گام موفق می‌شود، قابل قبول و تا حدودی آموزنده به حساب می‌آید. اما وقتی خدای ناکرده همین کاراکتر در کنار شخصیت‌های بی‌مانند دینی و ملی و اخلاقی که از دیدگاه‌های مختلف، اسطوره‌های والای تاریخ بشریت به شمار آمده‌اند و همچنین بالاتر از نمونه‌های اخلاق و رفتاری گرانقدر این سرزمین، بخواهد الگوی نسل جوان قرار گیرد، آنگاه همه آن جنبه‌های مثبت به ضد خود بدل شده و در جهت اهداف دشمنان دیرین اسلام و ایران، تاثیرات منفی جبران ناپذیری برجای خواهد گذارد.

سالهاست که دشمنان همیشگی این مرز و بوم سعی داشته‌اند در مقابل الگوهای تردیدناپذیر اسلامی و شیعی مردم، نمونه‌هایی قلابی و تقلبی را با تبلیغات و پروپاگاندای شدید در ذهن و روح آنها نفوذ دهند تا به آسانی بتوانند منابع و ذخایر مادی و انسانی و معنویشان را غارت نمایند. زمانی با ناسیونالیسم و تاریخ باستان، زمان دیگر با روشنفکرنماها و شبه روشنفکران و گاهی هم با چهره‌های مشکوک غربی و شرقی کوشش کرده‌اند تا الگوهای واقعی اسلامی و ایرانی را در ذهن جوانان ایرانی کمرنگ نمایند. اینک دایره این تلاش به سریال‌های تلویزیونی که از رسانه ملی به نمایش درمی‌آید نیز کشیده شده است. از یاد نبرده‌ایم که زمانی این سوءاستفاده در مورد سریال‌هایی همچون «سالهای دور از خانه» و کاراکتری مانند اوشین صورت گرفت که او را تا حد قدیسین مذهبی نیز رساندند. و امروز نیز چنین تبلیغات انحرافی در مورد کاراکتر مشابه دیگری به نام «یانگوم» صورت می‌گیرد. کاراکتری که نهایت آرزو و آمالش خدمت به دربار سلاطین و شاهان است و اغلب لحظات مثبت این سریال در خوش آمد شاه و ملکه و عالیجنابان و درباریان می‌گذرد. «یانگوم» لحظاتی شاد و راضی و سرخوش است که توانسته باشد، رضایت ملکه یا مادر شاه را جلب کرده باشد و در حالی که مردم فقیر کره در اثر بیماری های واگیردار، گروه گروه جان می‌سپارند، حتی لحظه‌ای دگرگونی مزاج مادر شاه برای وی نگران کننده و اضطراب آور است!!

اما اینک برای بزرگ کردن و الگوسازی از چنین کاراکتری، مطبوعات زرد و نشریات شبه روشنفکری، دست به دست هم داده‌اند تا در کنار باندهای قاچاق فیلم‌های غیرمجاز خارجی و همچنین برخی ارباب تسامح و تساهل در شبکه دوم سیمای جمهوری اسلامی، از «یانگوم» شخصیتی ملی و الگویی بی‌مانند برای مردم بسازند.
فقط به تیترهای نشریات موسوم به زرد توجه کنید که هر هفته با خبری از یانگوم کیوسک مطبوعاتی‌ها را به تسخیر خود درآورده‌اند:

«عشق آتشین یانگوم»
«یانگوم بچه‌دار می‌شود»
«یانگوم به تهران می‌آید»
«پیام یانگوم به علاقمندان ایرانی‌اش»
«دلایل شکست تیم ملی فوتبال از زبان یانگوم»
«یانگوم در بیمارستان بستری می‌شود»
«مصاحبه اختصاصی با یانگوم» و...

انبوه مطالب و اخبار جعلی از یانگوم، تیتر اصلی بسیاری از مجلات و روزنامه‌های معلوم‌الحال می‌شود (یادش به خیر زمانی اگر به این صورت، برخی مجلات و نشریات به دامن ابتذال رسمی می‌افتادند، لااقل هیات نظارت بر مطبوعات، یک اخطارهایی می‌داد ولی امروز گویی همه چیز به خیر و خوشی پیش می‌رود!!!) و در کنار آنها روزنامه شبه روشنفکری «هم‌میهن» (قبل از توقف انتشار) به قول خودشان در قلب پوپولیسم قرار می‌گیرد و ویژه‌نامه‌ای را با عکس درشت یانگوم بر روی جلد به این سریال و کاراکتر اختصاص می‌دهد که ضمن شرح کامل ماوقع و بیان داستان و ماجرای یانگوم به اصطلاح واقعی، تبلیغی هم برای DVD های کامل آن می‌کند. (معلوم نیست بین مافیای قاچاق فیلم‌های غیرمجاز قانونی و سردمداران موسوم به اصلاح طلب روزنامه «هم میهن» چه تبانی‌های سیاسی و اقتصادی وجود داشته که به نظر کشف و افشای آن وظیفه وزارت اطلاعات باشد تا لااقل برای یک بار هم که شده پرده از روابط پنهانی باندهای عظیم ورود فیلم ها و CD ها و DVDهای مخرب به کشور برداشته شود که چگونه با صرف میلیون‌ها دلار، در کمترین مدت، این فیلم‌ها وارد کشور شده و در تیراژ وسیع در سراسر این سرزمین با زیرنویس فارسی توزیع می‌شود تا ضدارزشی‌ترین مفاهیم و افکار علیه اسلام و ایران را در میان اذهان نسل جوان تکثیر و پخش کنند. آنچه که از هزاران تن مواد مخدر و افیونی، خطرناکتر و ویران کننده‌تر است.)

بلافاصله همان DVDها در تیراژ وسیع در برخی فروشگاه‌های محصولات فرهنگی عرضه شد و بعضا نیز با ارائه شماره تلفنی، آن را به طور رایگان تا در منزل آورده و می‌آورند. (تهاجم فرهنگی از این سهل و آسان‌تر؟!). راستی در اینجا وظیفه نهادهای فرهنگی و امنیتی و انتظامی چیست؟

از طرف دیگر گفته شد که شبکه دوم سیما (شبکه پخش کننده سریال جواهری در قصر) برای تبلیغات افزونتر این سریال، تمهیدات ویژه‌ای درنظر گرفته و با پول بیت‌المال یکی از مجریان برنامه «مردم ایران سلام» (منصور ضابطیان) را در جریان برگزاری جام ملت‌های آسیا، به بهانه این جام روانه کره جنوبی کرده (معلوم نیست چگونه مسئولان صداوسیما خبرنگار خود را به جای کشورهای برگزارکننده مسابقات به کره جنوبی فرستادند!!) تا ضمن تهیه گزارش از پشت صحنه سریال «جواهری درقصر» (احتمالا خرید آن از تلویزیون کره)، گفت‌وگویی هم با بازیگر نقش یانگوم داشته باشد که در آن بیشتر شاهد توصیه‌های اخلاقی و رفتاری این خانم باشیم. این در حالی است که مدتها پیش بر روی وب‌سایت‌های هوادار این سریال و کاراکتر یانگوم، عکس‌های مختلفی از این بازیگر منتشر شد که تصاویر مستهجنی از وی را به نمایش می‌گذارد و نشان می‌داد که ایشان برخلاف تبلیغات رسانه‌ای در ایران، چندان هم به مبانی اخلاقی و رفتاری لااقل از دیدگاه فرهنگ دینی و ملی ما، معتقد نیستند.

نمی‌دانم آن پشت صحنه و گفت‌وگوی ذکر شده از برنامه «مردم ایران سلام» تا زمان انتشار این مقاله پخش گردیده است یا نه؟ ولی همینقدر می‌دانم که خود مجری برنامه بارها برای پخش آن تبلیغ کرد و وعده نمایشش را به مردم داد.

خلاصه کلام اینکه، مسئولان فرهنگی می‌بایست در مقابل اینگونه الگوسازی‌های انحرافی و ضدارزشی، حساسیت بیشتری از خود نشان داده و یا حداقل آب به آسیاب آن نریزند. یادمان نرود که اینگونه الگوسازی‌ها همواره از موثرترین طرح‌ها برای پیشبرد تهاجم فرهنگی در کشورهای اسلامی بوده است.


نوشته شده در  دوشنبه 86/5/22ساعت  11:6 عصر  توسط نافذ   شما هم نظر دهید()