اعتراف صریح نومحافظه کاران آمریکایی به قصد تجزیه ایران
پس از ناامید شدن نومحافظه کاران صهیونیست آمریکایی از نتایج جنگ روانی حمله به ایران، اقدامات تجزیه طلبانه و گسترش گسل های فرقه ای و قومی در دستور کار این گروه جنگ طلب قرار گرفته است.
روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال که از مهمترین رسانه های نومحافظه کاران به حساب می آید، در مقاله ای به قلم اداوارد لوتواک نوشت:
همگان اتفاق نظر دارند که ایران بزرگترین پیروزی را در خاورمیانه پس از حملات آمریکا به افغانستان و عراق به دست آورده است و اکنون با اعتماد به نفس در سراسر جهان عرض اندام می کند.
در ادامه این مطلب آمده است: گروهی نظیر بیکر-همیلتون این موضوعات را دلیلی برای مذاکره با ایران می بیند تا این کشور دست از تسلیح شبه نظامیان و مبارزه جویان عراقی بردارد. برخی دیگر از گفتگوهای آشتی جویانه و یا تنش زدایی با ایران سخن می گویند و معتقدند این یک روش استاندارد دیپلماتیک برای روبرو شدن با کشورهای قدرتمندی است که نمی توان آن ها را شکست داد و بنابر این باید با آنها همزیستی داشته باشیم. اما در این مورد همزیستی باید با ایرانی همراهی کنیم که برنامه هسته ای دارد و به حمایت از حماس و حزب الله و جهاد اسلامی و سه گروه شبه نظامی عراق ادامه می دهد.
به اعتقاد این نویسنده نمونه گفتگوهای تنش زدایی و آشتی جویی با شوروی در دهه70 باعث ادامه حیات رژیم کمونیستی شد و هنگامی که ریگان در دهه80 این گفتگوها را قطع کرد، رژیم شوروی یک دهه هم دوام نیاورد و به سرعت سقوط کرد.
وی با مقایسه ایران با شوروی و کم اهمیت دانستن توانایی های نظامی ایران در مقابل شوروی می نویسد: البته یک شباهت وجود دارد و آن این که ایران مشابه شوروی کشوری چند قومیتی است و ما اکنون در عصری هستیم که ملت ها در همه جای جهان بدنبال کسب هویت مستقل برای خود هستند. ایرانی ها تاکنون چه در داخل و یا خارج و حتی برخی اپوزیسیون از یک ایران واحد و ایرانی هایی که بسیار ملی گرا هستند سخن گفته اند، حتی اگر با ایت الله ها مخالف باشند. ولی هیچیک از این اظهارات با واقعیات قومی ایران مطابقت ندارد. فارس ها تنها نصف جمعیت ایران هستند و نصف دیگر شامل قومیت های مختلف دیگر است.
نویسنده آمریکاای وال استریت ژورنال در ادامه با پیروی از سیاست تفرقه افکنی در میان مردم ایران می نویسد:شاید تاکنون اختلافات قومی یا حتی دینی چندان مطرح نمی شد اما در شرایط کنونی کمتر یک نیروی متحد کننده در ایران است و بیشتر اقلیت های ایرانی فقیرترند و تحت سلطه فارس ها هستند! بنابراین ایران یک قدرت یکپارچه نیست که بعضی تصور می کنند. هیچ دلیلی وجود ندارد که چرا باید ایران تنها کشور چند قومیتی باشد که در برابر نیروهای ملی گرای جدایی طلب مقاومت می کند.(!) نیرویی که شوروی و یوگسلاوی را نابود و آن ها را تقسیم کرد.
نویسنده در انتها بازگشت به سیاست خارجی ویلسون را پیشنهاد می کند و می نویسد: باید تشویق نیروهای تجزیه طلب در داخل ایران و در قومیت های مختلف به کار گرفت تا بتوان ایران را همانند شوروی از پای درآورد.