سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

فردا نیمه ‌شعبان است

ای برده امان از دل عشاق، کجایی؟

به نقل از تقویم شیعه، در نیمه شعبان سال 255 هجری حضرت بقیة‌الله حجة بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف به دنیا آمدند. این شب را «شب برات» ‌و «شب مبارک» و «شب رحمت» خوانند.
نام پدر ایشان، حضرت ابومحمد حسین علی (ع) و نام مادرشان حضرت نرجس است. امام حسن عسگری(ع) در شب ولادت حضرت مهدی(عج) برای عمه بزرگوار خود جناب حکیمه خاتون پیغام فرستاده فرمودند: امشب نزد ما افطار کن که شب نیمه شعبان است و خداوند حجت خود را آشکار می‌سازد.

ولادت امام زمان(عج) در شهر سامرا به هنگام طلوع فجر نیمه شعبان 255 هجری بوده است. بر شانه راست آن حضرت نوشته شده بود: جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا.
پس از تولد آن بزرگوار را نزد پدر بردند و شروع به سخن فرمودند: اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله و أن علیا امیرالمومنین ولی الله و ائمه معصومین را یکی بعد از دیگری نام برد تا به وجود شریف خود رسید و برای فرج محبین خود دعا فرمود.

امام زمان در آغوش پدر
آنگاه حسب الامر امام عسگری حکیمه خاتون او را نزد مادرش نرجس خاتون برد. حکیمه خاتون می‌فرماید: روز هفتم به خدمت امام حسن رفتم. حضرت فرمود:
پس مرا بیاورید. آن وجود سراپا جود را نزد آن امام بردیم. حضرت زبان در دهان وی گذاشتند و فرمودند: پسرم، سخن بگو. دیدم آنچه در روز اول از او شنیده بودم از اقرار به وحدانیت و ثنا بر جد خود پیامبر (ص) و امیرالموؤمنین (ع) و سایر ائمه تا پدر بزرگوارش دوباره بیان کرد و این آیه را تلاوت فرمود: بسم الله الرحمن الرحیم و نرید أن نمن علی الذین استضعفوا فی‌الارض ونجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین و نمکن لهم فی الارض و نری فرعون و هامان و جنودهما منهم ماکانوا یحذرون.

سپس پدر بزرگوارشان فرمودند: بخوان آنچه را که خدا بر پیامبران خود نازل فرمود. حضرت خواندن صحف آدم را به لغت سریانی آغاز نمود و بعد کتاب ادریس و نوح و صالح و صحف ابراهیم و تورات موسی و انجیل عیسی و زبور داود و فرقان محمد(ص) را قرائت نمود. بعد از آن بیان قصص انبیاء و مرسلین را شروع نمود.
حکیمه خاتون می‌گوید: پس از چهل روز دیگر، دوباره خدمت فرزند برادرم امام عسگری رفتم و حضرت صاحب الزمان را دیدم که راه می رود. امام عسگری فرمود:‌ای عمه، مولود عزیز نزد خدا این است.

القاب امام زمان
از القاب آن نور الهی حجةالله، حجة آل محمد، صاحب الزمان یعنی فرمانروای عصر خود، مالک رقاب خلایق یعنی امر امر او و نهی نهی او و حکم حکم او و فرمان فرمان اوست، مهدی که خلق به وسیله او هدایت می یابند و به وجود مقدس او از جاده ضلالت به شاهراه هدایت رسیده رستگار می‌شوند، قائم که حضرت صادق(ع) فرمودند: از این جهت که به حق قیام می‌نماید او را قائم گویند؛ منتظر که برای او غیبت طولانی است و مخلصین او انتظار خروجش را می‌کشند و شکاکین او را انکار می کنند.

اوصاف امام زمان
اوصاف ظاهری آن حضرت شباهت‌های زیادی به رسول گرام اسلام دارد. خطی از موی سبز رنگ مانند زمرد از گردن تا ناف مبارک او کشیده است. صورت مبارکش مانند ستاره‌ای درخشنده و نورانی است. امیرالمؤمنین می‌فرماید: او جوانی است خوش روی و خوش موی و نور صورت مبارکش بر سیاهی محاسن او غالب است. امام باقر می‌فرماید: رنگ مبارکش مایل به سرخی است مانند گل سرخ شکفته و چشمانش گشاده و میان ابروهایش مرتفع و ما بین شانه‌های او باز است. گشاده جبین است و بینی او بلند و نازک و شکم مبارکش برآمدگی دارد و بیخ دندان‌های ثنایایش گشاده است.

مادر امام زمان
والده حضرت صاحب الامر حضرت نرجس خاتون است که نامها و القاب دیگر حضرت ملیکه، ریحانه، صیقل، سوسن است. در زیارت آن حضرت که تمامی عبارات آن دلالت واضحی بر علو منزلت آن بانو دارد توصیف به راضیه، مرضیه، صدیقه، تقیه، نقیه، زکیه شده است.
بنابر نقلی جناب نرگس در سال 261 ه در سامراء از دنیا رحلت کرد و در جوار امامین حضرت هادی و امام عسگری دفن شد. بنابر نقلی دیگر در سال 260 ه قبل از شهادت امام عسگری رحلت نمود زیرا هنگامی که امام از وقایع بعد از شهادت خود نسبت به فردزند و عیالش خبر داد حضرت نرجس خاتون از آن حضرت خواستند که دعا بفرمایند قبل از ایشان از دنیا بروند.
حضرت حکیمه خاتون دختر حضرت جوادالائمه است که توفیق رؤیت و درک چهار امام معصوم را داشته است. ایشان در سال 274 ه در سامراء رحلت فرمودند. ایشان محرم اسرار اهل بیت بوده و کسی است که در ولادت حضرت صاحب الزمان حاضر بوده و چندین بار خدمت آن حضرت مشرف شده است. بعد از وفات امام حسن عسگری یکی از سفرا بوده که به واسطه او مردم به حوایج خود نایل می‌شدند.

غیبت صغری
در غیبت صغری چهار تن از بزرگان شیعه به ترتیب وکیل و سفیر و نایب خاص امام زمان بودند که خدمت آن حضرت می رسیدند و وکالتشان مورد تأیید آن حضرت بود و پاسخ‌های امام در حاشیه نامه‌ها توسط نواب به دست مردم می رسید.
البته غیر از این چهار نفر وکلای دیگری هم از طرف امام در بلاد مختلف بودند که به وسیله همین چهار بزرگوار امور مردم را به عرض امام زمان می‌درساندند و از سوی امام در امور آنها توقیع‌هایی صادر شده بود. سفارت این چهار بزرگوار سفارت مطلق و تام بوده ولی دیگران در موارد خاصی سفارت داشتند مانند ابوالحسین محمدبن جعفر اسدی، احمد بن اسحاق اشعری، ابراهیم بن محمد همدانی، احمدبن حمزة بن الیسع.
نواب اربعه عبارتند از ابوعمر و عثمان بن سعید عمری، ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعید عمری، ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی، ابوالحسن علی بن محمد سمری.
نایب اول عثمان بن سعید مورد اعتماد مردم و جلیل القدر و وکیل حضرت هادی و امام عسگری نیز بود. او به امر امام متصدی کفن و دفن امام عسگری گردید.
احمد بن اسحاق قمی هنگامی که از امام هادی پرسید: آقای من گاهی غایب و گاهی حاضرم وقتی هم که حضور دارم همیشه نمی‌توانم خدمتتان برسم. سخن چه کسی را بپذیرم و فرمان چه شخصی را اطاعت کنم؟ حضرت فرمود: این ابوعمرو عثمان بن سعید عمری مورد اطمینان و امین است آنچه به شما بگوید از من می‌گوید و آنچه به شما برساند از من می رساند.
احمدبن اسحاق می گوید: پس از رحلت امام هادی نزد امام عسگری رفته همان گفته را تکرار کردم. آن حضرت مانند پدر بزرگوارشان فرمودند: ابوعمرو امین و مورد اطمینان امام گذشته و مورد اطمینان من در زندگی و پس از مرگ من است. آنچه به شما بگوید و آنچه به شما برساند از من می رساند.
جناب عثمان بن سعید پس از امام عسگری به فرمان حضرت مهدی به وکالت و نیابت ادامه داد و شیعیان مسائل خود را نزد او می بردند و پاسخ امام توسط او به مردم می رسید.
نایب دوم ابوجعفر محمدبن عثمان بود و او نیز همچون پدر از بزرگان شیعه و در تقوی و عدالت و بزرگواری مورد اعتماد و احترام شیعیان بود. عثمان بن سعید پیش از وفات به فرمان امام عصر فرزند خود ابوجعفر محمدبن عثمان را به جانشینی خود و نیابت امام معرفی کرد. این درحالی بود که امام عسگری نسبت به او و پدرش اظهار اعتماد و اطمینان فرموده بود و شیعه برعدالت و تقوی و اطاعت او اتفاق داشتند.
پس از درگذشت نایب اول جناب عثمان بن سعید توقیفی از جانب امام زمان در مورد وفات او و نیابت فرزندش محمد صادر شد که ترجمه قسمتی از آن چنین است: انا لله و انا الیه راجعون در برابر فرمان خدا تسلیم و به قضای او راضی هستیم. پدرت سعادتمند زیست و پسندیده در گذشت. خداوند او را رحمت کند و به پیشوایان و سرورانش ملحق سازد. از کمال سعادت پدرت بود که خداوند فرزندی چون تو را به او عنایت کرد که پس از او جانشینش گردی و در امورش قائم مقام او باشی و برایش طلب رحمت و آمرزش نمایی.
از محمدبن عثمان پرسیدند: صاحب الامر را دیده‌ای؟ گفت:‌آری و آخرین ملاقاتم با او کنار بیت الله الحرام بود که می فرمود: اللهم انجزلی ما وعدتنی و نیز او را در مستجار نزدیک رکن یمانی کعبه دیدم که می‌گفت: اللهم انتقم لی من اعدائی.
این بزرگوار کتاب‌هایی در فقه تألیف کرده که مشتمل است بر آنچه از امام عسگری و از پدر خود شنیده بود.
محمدبن عثمان برای خود قبری ترتیب داده بود و آن را با ساج پوشانده بود و روی آن آیاتی از قرآن کریم و اسامی ائمه اطهار را نوشته بود. هر روز داخل آن می شد و یک جزء قرآن قرائت می کرد و بیرون می‌آمد. او پیش از مرگ از روز وفات خود خبر داد و در همان روز که خبر داده بود درگذشت. همچنین بیش از رحلت به شیعیان خبر داد که امام جناب ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی را برای سفارت و ارتباط با خود انتخاب فرموده اند و او قائم مقام من است و به او مراجعه کنید. او در سال 305 ه رحلت فرمود.
نایب سوم جناب ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی است که نزد موافق و مخالف عظمت و بزرگی ویژه‌ای داشت و به عقل و بینش و تقوی و فضیلت نزد عموم فرقه‌های مختلف مذهبی مشهور بود و در زمان نایب دوم از جانب او متصدی پاره ای از امور بود.
با اینکه میان یاران نایب دوم جعفربن احمد بن متیل از همه به او نزدیکتر بود و حتی در اواخر زندگی جناب محمدبن عثمان غذای منزل او را در منزل جعفربن احمد بن متیل تهیه می‌کردند و در میان اصحاب احتمال نیابت و جانشینی جعفربن احمد بیشتر بود. اما در آخرین ساعات زندگی جناب محمد بن عثمان که جعفربن احمد بالای سر او و حسین بن روح پایین پایش نشسته بود به جعفر بن احمد رو کرد و فرمود: مأمور شده ام که امور را به ابوالقاسم حسین بن روح واگذار نمایم. جعفربن احمد از جابرخاست و دست حسین بن روح را گرفت و او را بالای سر محمدبن عثمان نشاند و خود در پایین پای او نشست.
در 6 شوال سال 305 اولین توقیع از ناحیه مقدسه امام عصر برای او صادر شد که متن آن چنین بود ما او را می شناسیم خداوند تمامی خیر و رضای خویش را به او بشناساند و به توفیق خود او را یاری نماید. از مکتوب او مطلع شدیم و نسبت به او وثوق و اطمینان داریم. او را نزد ما مکان و منزلی است که خشنودش می سازد. خداوند احسان خویش را به او بیفزاید که خدا ولی و توانا بر همه چیز است و سپاس خدای را که شریکی ندارد و درود و سلام فراوان خداوند بر فرستاده او محمد و بر خاندان او صلوات الله علیهم.
از ابوسهل نوبختی صاحب تألیفات که از متکلمین بزرگ بغداد بود پرسیدند: برای چه جناب ابوالقاسم حسین بن روح به مقام نیابت نایل شد و شما نایل نشدید؟ گفت: ائمه داناترند و آنچه برگزینند شایسته‌تر و مناسب تر است ولی من فردی هستم که با خصم برخورد و مناظره می‌کنم و اگر نایب امام بودم و مکان امام زمان را می‌دانستم چنانکه ابوالقاسم حسین بن روح به جهت نیابت می‌داند و درگیر و دار بحث پیرامون امام با مخالفان در تنگنا قرار می‌گرفتم ممکن بود نتوانم خود را کنترل کنم و جای آن حضرت را افشا نمایم ولی ابوالقاسم اگر امام در خانه او مخفی باشد و او را با آلات برنده تکه تکه نمایند او را به دشمن نشان نخواهد داد.
جناب ابوالقاسم حسین بن روح حدود 21 سال مقام نیابت داشت. او قبل از وفات امور نیابت را به امر امام به ابوالحسن علی بن محمد سمری واگذاشت و در ماه شعبان سال 326 هجری در گذشت. آرامگاه او در بغداد است.
نایب چهارم ابوالحسن سمری است که حسب الامر حضرت صاحب الزمان به جناب حسین بن روح امر نیابت بعد از او به ابوالحسن سمری واگذار شد. به فرموده بزرگان رجال عظمت و جلالت قدر او محتاج به توصیف نیست. ابوالحسن سمری روزی به جمعی از مشایخ که نزد او بودند فرمود: خداوند به شما در مصیبت علی بن بابویه قمی اجر عنایت فرماید. در این ساعت او از دنیا رفت. آنان ساعت و روز و ماه را یادداشت کردند و 17 یا 18 روز بعد خبر رسید که در همان ساعت علی بن بابویه قمی در گذشته است.

پایان غیبت صغری
پیش از وفات علی بن محمد سمری گروهی از شیعیان نزد او گرد آمدند و پرسیدند پس از شما چه کسی جانشین شما خواهد بود؟ پاسخ داد من مأمور نشده ام که در این مورد به کسی وصیت کنم. سپس توقیعی را که از سوی امام غایب در این باره صادر شده بود به شیعیان نشان داد. آنان از روی توقیع استنساخ کردند که مضمون آن چنین بود: بسم الله الرحمن الرحیم ای علی بن محمد سمری، خداوند در مصیبت تو پاداش برادرانت را عظیم دارد.تا شش روز دیگر از دنیا خواهی رفت. پس امور خویش را فراهم آور و به هیچ کس وصیت مکن که پس از تو جانشین تو شود. غیبت کبرا واقع شده و ظهوری نخواهد بود تا آنگاه که خدای متعال فرمان دهد که پس از مدت طولانی و قساوت دلها و پرشدن زمین از ستم است. به زودی افرادی نزد شیعیان من مدعی مشاهده من می‌شوند. آگاه باشید که هرکس پیش از خروج سفیانی و پیش از صیحه چنین ادعایی نماید دروغگو و افترا زننده است و لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم.
روز ششم که مصادف با نیمه شعبان سال 329 ه بود جناب ابوالحسن سمری درگذشت و در خیابان خلنجی کنار نهر ابوعتاب در بغداد دفن گردید.
مجلسی از احتجاج مرحوم شیخ طبرسی نقل می‌فرماید: هیچ یک از نائبان خاص امام عصر جز با فرمان صریحی از جانب آن حضرت و تعیین و نصب و معرفی نایب قبلی به نیابت قیام نکرد.

وظایف زمان غیبت کبری
شیعیان و دوستان ‌آن حضرت در زمان غیبت وظایفی دارند از جمله:
1- قرائت دعای ندبه در روزهای جمعه، عیدفطر، عید قربان، عید غدیر.
2- زیارت آن حضرت در روز جمعه
3- برای ثبات و محکم ماندن اعتقادات خواندن این دعای شریف: یا الله، یا رحمن، یا رحیم، یا مقلب القلوب، ثبت قلبی علی دینک
4- از جابرخاستن به احترام نام قائم آن بزرگوار
5- توسل به آن حضرت در مشکلات و گرفتاریها
6- صدقه برای سلامتی و فرج وجود شریفش.
7- قرائت این دعا که از خداوند می خواهیم آن حضرت را به ما بشناساند: اللهم عرفنی نفسک فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف نبیک، اللهم عرفنی رسولک فانک ان لم تعرفنی رسولک لم اعرف حجتک، اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی.
8- شرکت در مجالس منسوب به آن حضرت مخصوصا مجالس عزاداری جد بزرگوارش حضرت سیدالشهدا
9- هدیه اعمال صالحه برای آن حضرت مانند زیارت قبور مطهر پدران بزرگوارش قرائت قرآن و حج و عمره و طواف 10- توبه حقیقی از گناهان
11- متوجه کردن مردم به آن حضرت. 


نوشته شده در  سه شنبه 86/6/6ساعت  9:51 عصر  توسط نافذ   شما هم نظر دهید()