• وبلاگ : نافذ
  • يادداشت : آروزهاي خاك شده!
  • نظرات : 1 خصوصي ، 12 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام
    خدايش رحمت كند. دستتون درد نكنه از بابت اخبار و تحليل هاي جالب
    چند ميگيري آشتي كني؟

    با سلام و عرض احترام خدمت شما دوست بزرگوار

    بدينوسيله از جنابعالي دعوت مي گردد تا درجلسه نقد وبلاگ ها ، كه هر هفته يكشنبه ها از ساعت 17 لغايت 19 در آدرس ذيل برگزار مي گردد حضور بهم رسانيد . پيشاپيش ازحضور سبز و صميمي شما تشكر و قدر داني مي شود .

    آدرس : خيابان سيد جمال الدين اسد آبادي ( يوسف آباد ) - خيابان 21 - پارک شفق - فرهنگسراي دانشجو - سراي کتاب

    اين هفته : (يكشنبه 13/8/86 ) نقد وبــلاگ « عقيـــق » http://aghegh.persianblog.ir

    با تقديم احترام _ روابط عمومي

    سلام

    درگذشت اين عزيز بزرگوار را به شما و جامعه ي ادبي ايران و همه ي دوستان و آشنايان ايشان تسليت مي گويم.

    چه زود دير مي شود.

    سلام

    ممنون ... اطلاعاتي كه داديد برا خيلي ها مثل من تازه بود....

    خدا ايشون رو بيامرزه...

    موفق و سلامت باشيد

    بنام خدا
    با سلام
    ممنون از خبرها و اطلاعاتي كه در اختيار ديگران قرار مي دهيد .
    تسليت عرض مي كنم درگذشت استاد قيصر امين پور را به همه ادب دوستان
    آن مرحوم خدمات بزرگي به ادبيات انقلاب و دفاع مقدس نمود .
    روحش شاد و يادش گرامي باد .
    موفق باشيد .
    التماس دعا

    سلام:

    خدا رحمتشون كنه. نميدونستم كه به اين شكل از بچه هاي جبهه بودن.

    دستتون برا اطلاع رساني درد نكنه.

    ممنونم.

    ازت به خاطر اطلاعاتي كه دادي ممنونم

    قصرم خالي نمي شود چون قيصر كه اين قصر را ساخت در قلبم مي ماند كه آن را قصر ناميدم

    خدانگهدارت

    دعايمان بدرقه راهت

    به سلامت برسي

    تا گريم در نيومده

    برو

    خدانگهدارت

    دفتر مرا
    دست درد مي زند ورق
    شعر تازه ي مرا
    درد گفته است
    درد هم شنفته است
    پس در اين ميانه من
    از چه حرف مي زنم؟

    درد، حرف نيست
    درد، نام ديگر من است
    من چگونه خويش را صدا کنم؟

    قيصر امين پور

    سلام ما هم تسليت مي گوييم

    سلام

    خدا رحمت كند قيصر را ... با مطلبي درباره اش بروزم آقامهدي تشريف بياريد

    سلام اينجا هم مثل همه جا ميگم خدايش بيامرزد بود و نبود من همه از دست رفته ست باري مگر تو دست بر آري به ياري ام همين مال هيچکس نيست!

    سلام برادر...

    خدايش بيامرزد ...

    هنوز در گوشم اين نجوا هست: اي دريغ و حسرت هميشگي... و ناگهان چقدر زود ، دير مي شود ...

    و ناگهان چقدر زود ، دير مي شود ... و ناگهان ...

    كتاب «دستور زبان عشقـ»ـش را گشودم و شعر «اخوانيه» را كه قيصر براي رفيق عزيزش «سيد حسن حسيني» سروده مي خواندم، بسيار تكان دهنده است،بخشي از آن را خدمتتان عرضه مي دارم:

    چرا عاقلان را نصيحت كنيم؟

    بياييد از عشق صحبت كنيم

    تمام عبادات ما عادت است

    به بي عادتي كاش عادت كنيم

    چه اشكالي دارد پس از هر نماز

    دو ركعت گلي را عبادت كنيم؟

    ....

    برادر چه شد رسم اخوانيه؟

    بيا ياد عهد اخوت كنيم

    بگو قافيه سست يا نادرست

    همين بس كه ما ساده صحبت كنيم

    خدايا دلي آْفتابي ده

    كه از باغ گلها حمايت كنيم

    رعايت كن آن عاشقي را كه گفت:

    «بيا عاشقي را رعايت كنيم»

    و براي شادي روحشان فاتحه اي بخوانيد ...ياحق!

    شعر هاي قيصر ارامش بخش و لذت بخش هست

    خدايشان رحمت كند....