با سلام . مايه تاسفه .نمي دونم چي بگم . يا علي مدد
يا فاطمه ! مي خواهم با تو سخن بگويم ولي نمي دانم که رويم را به کدام سو بگردانم تا تو آنجا باشي.به بقيع ، به کنار قبر پيامبر و يا به خانه ات. و اين همه سال سرگرداني ما و اين همه گمنامي تو ، دليلي است بر عظمتت . اي سيده ي زنان عالم .تو آن قدر بزرگي که همه کس با چشم هاي خودبين و دنيابين نتواند ببيند،حتي محل دفن تو را . و اين همه عصمت و حجاب و عفت در که جمع خواهد شد ، جز دختر حبيب الله ، همسر ولي الله و مادر ثارالله !!! يا فاطمه ! امروز سالها از رفتنت گذشته است . چيزي قريب به هزار و چهار صد سال . ولي ما حکايت تو را شنيده ام و حکايت نامردان روزگارت را که قدر امانت ندانستند و پيمان شکستند .و چه بد عهداني بودند آنانکه حرمت نگذاشتند ، حريم خانه رسول را. و مگر اينان سخن پيامبر را نشنيده بودند که :" فاطمه پاره تن من است هرکه اورا بيازارد، مرا آزرده وهر که او را خشنود کند مرا خشنود کرده است."يا فاطمه ! قرار روزگار اينگونه برايمان خواسته است که نه از جاهلان قبل از بعثت باشيم ، نه اولين مسلمانان تاريخ ، نه الله اکبر گويان فتح مکه و نه پيمان شکنان بعد از پيغمبر. ما تابعين توئيم . تابع رسول و اهل بيت.و به يقين نه قصد عهدشکني داريم و نه قصد آزرده کردن دل رسول. و خوب مي دانيم آزردن دل فاطمه ، آزردن دل پيامبر است . يا فاطمه ! امروز روز پر گرفتن توست. به ما نيز پرواز را بياموز که از هر سکون ، خسته ايم. لعن الله علي قاتليک يا زهراءآمين...