به نام خدا

دوست عزيز من نيز متاسفم ولي لازم است به اجازه ي حضرت عالي ضمن تسليت ايام شهادت بانوي دوعالم و نيز رحلت جانسوز عالم رباني حضرت آيت الله لنكراني چند نكته را متذكر شوم:

1-دانشجويان بي شك به وظيفه ي شرعي خود عمل كرده اند اما با توجه به اينكه سفارت هر كشور جزو قلمرو همان كشور است و پليس كشور ميزبان ملزم به حفاظت از اين قلمرو ولو به قيمت كشتار است شايسته بود دانشجويان به يك تظاهرات آرام كما في السابق بسنده مي كردند.

2-پليس بي شك به وظيفه ي ذاتي خود عمل كرده و نبايد به آن بخاطر انجام وظيفه آن هم وظيفه اي كه نه فقط دولت بلكه قوانين بين المللي بر عهده اش قرار داده خرده گرفت.

3- البته در دو جا پليس مي توانست بهتر برخورد كند نخست اينكه شايسته بود با توجه به حضور بانوان پليس زن به ميدان مي فرستاد اگر چه در صورت گسترده تر شدن آشوب زن و مرد در هم قاطي شده و ديگر فرقي نمي كرد با چه كسي طرفي«به قولي در اين مواقع باتوم محرم و نا محرم و گناهكار و بي گناه نمي شناسد فقط وظيفه مي شناسد!!!» هر حال حفظ حرمت زن واجب مي باشد. دوم اينكه بهتر بود پليس مانند دو يا سه سال پيبش عمل مي كرد در آن هنگام هم دانشجويان قصد ورود به سفارت را داشتند كه با پليس در گير مي شوند اما كمتر از چند دقيقه پس از آغاز زد و خورد معاون وقت رييس پليس تهران وارد جماعت شده و با سخنراني خود ضمن دعوت دانشجويان به حفظ نظم و تشريح وظايف پليس به انگليس هم مي فهماند كه اين اقدام پليس به معناي اين نيست كه ما عاشق چشم و ابروي شماييم بويژه اينكه در آخر با عذر خواهي از دانشجويان عنوان مي كند كه خدا لعنت كند كساني را كه ما را مجبور به مقابله با شما كرده اند با اين كار يك تير و دو نشان مي زند نخست اينكه جو را آرام مي كند و دوم اينكه عملا پليس را هم وارد تجمع و ظاهرات ضد انگليسي مي كند

نتيجه اينكه ما صرفا بايد رياست پليس تهران را آن هم نه به خاطر انجام وظيفه بلكه بدين سبب كه مي توانست با اقدامي مشابه روساي پيشين از بروز چنين اتفاقي جلوگيري كند و چنين نكرد!تخطئه كنيم وگر نه، نه دانشجويان و نه آن سربازان بي چاره تقصيري ندارد بلكه همه به وظيفه ي ذاتي خويش عمل كرده اند.

به من هم سر بزنيد

يا علي