سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 من این خاطره نامش نور گذاشتم ...
(دل نوشته عالم اهل سنت از دیدار با رهبرانقلاب )

یکی از عالمان اهل سنت استان بوشهر که چندی پیش همراه با گروهی از مردم و علمای این استان و نیز نماینده ولی فقیه در استان بوشهر با رهبر معظم انقلاب دیدار داشتند،خاطره و دل نوشت خود را از این دیدار به قلم آورد.

به گزارش نافذ یکی از عالمان اهل سنت استان بوشهر که چندی پیش همراه با گروهی از مردم و علمای این استان و نیز نماینده ولی فقیه در استان بوشهر با رهبر معظم انقلاب دیدار داشتند،خاطره و دل نوشت خود را از این دیدار به قلم آورد.

متن کامل دل نوشته شیخ خلیل افرا امام جمعه موقت شهرستان کنگان و نایب رییس شورای روحانیت اهل سنت استان بوشهر شورای برنامه ریزی مدارس علوم دینی اهل سنت آنرا منتشر کرده است،به این شرح است:

زمانی که یک هفته قبل از رسیدن موعد اعزام به ما و سایر همشهریان و هم استانی مان اعلام کردند که شما جز کسانی هستید که باید به دیدار رهبر عظیم الشأن امام خامنه ایی بروید همه مردم با شور و اشتیاق روز شماری می کردند کی موعد فرا می رسد زیرا آنها سالیان سال منتظر همچون ایامی و روزهایی بودند که فرا برسد به دیدار رهبرشان بشتابند مثل اینکه نامشان برای رفتن به حج درآمده بعضی ها از خوشحالی می خندیدند و لبخندی می زدند و بعضی ها از خوشحالی گریه می کردند اینهمه مشتاقند اینهمه ارادت به رهبرشان دارند – گفته اند سهمیه استان بوشهر چهار هزار و پانصد نفر ولی از شش هزار نفر تجاوز کردند و عده ای ناراحت شده بودند چرا اسم ما ننوشتند بعضی ها با پرواز آمدند و بعضی ها و اکثراً با اتوبوس ها این مسافت طولانی 24 ساعت با این همه مشکلات و سختی ها ولی در واقع آسان بود پیمودند تا اینکه در بین راه نرسیده به شهر قم آقای سید احمدی نماینده محترم ولی فقیه در امور اهل سنت بامن تماس گرفتند و اعلام کردند که شما برای دیدار ویژه با مقام معظم رهبری باید روز شنبه ساعت هشت صبح از درب شهید کشور دوست وارد شوید.

 

آقا

من از این خبر مسرت بخش زیاد خوشحال شدم و بیاد شاعر عرب افتادم که این ابیات سروده است (إنَّ المُحِبَ لِمَن لَهوِاهُ زوّارُ) یعنی همانا محب دوست دارنده و عاشق برای کسی که معشوق وی است بسیار زیاد شکننده است و شعر دیگر عربی از امام شافعی که می فرماید (إن المُحِبَ لِمَن یُحِبُ مُطیعُ) همانا دوست دارنده هر کسی که دوست دارد مطیع و فرمانبردار او می شود.

بالاخره روز شنبه فرا رسید شب شنبه رئیس کاروان برای نفرات خود اعلام کردند که نیم ساعت و یا یک ساعت قبل از اذان صبح بیدار باشند و بعد از وضو و طهارت کامل و ادای نماز صبح و صرف صبحانه همگی قبل از طلوع آفتاب راهی بیت رهبری و برای دیدار رهبر عظیم الشأن آماده شوند. همگی طبق برنامه و بعضی ها همان شب نخوابیدند تا صبح بیدار ماندند. بعد از صرف صبحانه همگی آماده برای دیدار رهبر به آنجا که رسیدند، همگی با عجله و شتاب به سوی درب میدان فلسطین دوان دوان رفتند. 

جمعیت خیلی زیاد بود کسی احساس خستگی نمی کرد بنده دنبال در شهید کشور دوست می گشتم این در در خیابان جمهوری اسلامی واقع است. همینطوری رفتم از سربازان و نگهبانان سئوال می کردم بخوبی و با آرامش راهنمایی می کردند تا اینکه چشمم روی در شهید کشور دوست افتاد زیاد خوشحال شدم جلو این در سربازانی بودند که مسئولیت دخول و خروج افراد بعهده داشتند تا مدت یک ساعت نزد آنها بودند.

 

در این هنگام که آنجا بودم سیل عظیم جمعیت از آن راه بطرف میدان فلسطین موج می زد دوستان سرباز از ما سئوال می کردند مگر جمعیت چقدر باید از استان بیایند چهار هزار و پانصد گفته شد که این ها از پنج هزار نفر تجاوز کردند خلاصه بعد از یک ساعت کم کم مسئولین محترم و همچنین آقای سید احمدی و دیگر مسئولین محترم استانی و در رأس همه آنها آقای آیت الله صفایی بوشهری تشریف آوردند و کم کم همینطور از مکانی به مکانی دیگر برای نزدیک شدن به بیت رهبری منتقل می شدیم مکان، مکان ساده بدون هیچگونه زرق و برق، پذیرایی ساده بدون هیچگونه اسراف، حرکت حرکت متواضعانه در مکانی که رهبر عظیم الشأن برای مسئولین محترم ایراد سخنرانی می کردند همانجا لحظاتی نشستیم تا اینکه اعلام شد رهبر معظم انقلاب می خواهند تشریف بیاورند و شما اماده شوید همه مسئولین محترم استانی به اتفاق آقای صفایی بوشهری در محوطه ای بین بیت رهبری و حسینه ایستاده بودند و صف کشیدند و مردم و همه زائرین در حسینیه شعار می دادند شعار، شعار لبیک و اجابت به ندای رهبری شعار حب و الفت شعار اذن جهاد رهبری شعار اینکه رهبر عظیم الشأن اینکه انها آماده جهادند اگر امام خامنه ای اذن جهاد بدهد. (رهبر پادشاه نیست امام است) همه منتظر بودیم که رهبر عظیم الشأن از کجا طلوع می کند.

ناگهان از در بیت و خانه ای ساده، متواضعانه، بدون تشریفات خارج شدند همه آماده استقبال و دست بوسی و مصافحه و معانقه او بودند همه به صف ایستاده بودند. بیت ساده و متواضعانه، زندگی ساده ایمانی، زندگی پیامبر گونه، که رهبر عظیم الشأن پادشاه نیست و مثل پادشاهان زندگی نمی کند به یاد آن حدیث پیامبر افتادم که پیامبر فرمود: «می خورم و می پوشم مثل خوردن و پوشیدن بردگان» این همه تواضع به راحتی با او صحبت می کردیم ولی از جهت دیگر هیبت و عظمت و ابهت و شوکت هم داشت.

نور، من این خاطره نامش نور گذاشتم چرا برای اینکه از صورت و پیشانی آن حضرت نور و روشنایی تلألو داشت و می درخشید مخصوصاً کسی که از نزدیک و بطور مستقیم او را زیارت و ملاقات کند نور ظاهری و نور معنوی کل قد و قامت آن حضرت نور بود هم نور معنوی و هم نور ظاهری.
اکثراً وقتی دیدند از در حیاط بیرون آمد با حالت تواضع بود همه و اکثراً اشک ریختند. تبرک به امام اکثراً عصایی داده بودند برای تبرک به امام و مردم وقتی که فهمیدند که ما نزد امام بودیم دستمال خود را به دست ما کشیدند دست ما می بوسیدند و بیشتر از احوال امام سئوال می کردند.

خواندن سرود و سخنرانی زمانی که امام با مسئولین محترم مصافحه و معانقه شان تمام شد آقای صفایی تشریف آوردند و روی مکان خود جهت ایراد سخنرانی مستقر گردیدند حاضرین شروع به شعار دادن و اظهار خوشحالی کردند و در همین حالت بودند ساکت نمی شدند تا اینکه مجری محترم آمد و آنها را ساکت کرد. بوشهری ها ابیاتی در اشعار درباره امام و رهبر عظیم الشأن و سیدنا علی رضی الله عنه سروده بودند که یک نفر می خواند و حاضرین جواب می دادند جواب می دادند جواب دادنشان همراه با گریه بود.

بعد از آن مقاله و سخنرانی آقای آیت الله صفایی بوشهری ایراد شد که خیلی پر محتوا و معنا بود مختصر و مفید بود و بیانگر حب و مودت مردم شجاع و سلحشور بوشهر بود. دلالت بر وفاداری مردم نسبت به امامشان بود و هنگامی که آقای صفایی مشغول ایراد سخنرانی بود امام حفظه الله از چشمان مبارکش اشک سرازیر می شد.

سخنرانی حضرت امام خامنه ای حفظه الله لحظه ای که ما شروع به ایراد سخنرانی کردند و بنام خدا شروع کرد مردم به اشک ریختن و گریه کردن شروع کردند. یکی از دوستان از اهل دیلم می گفت من اینقدر سنگدلم و قسی القلبم که حتی وقتی پدرم و مادرم وفات کردند یک قطره اشک نریختم ولی همین که صورت درخشان امام و نور تقوای او دیدم گریه کردم و همانجا که نزد من بود همینطور گریه می کرد. صحبتهای امام خیلی مختصر بود ولی پرمحتوی و مضمون از همه اقشار جامعه در استان بوشهر تشکر کردند و همچنین از علمای اهل سنت صحبت ها درباره خصائص و توضیحات امیر مومنان سیدنا علی رضی الله عنه بود و فرمود: «علی بن ابیطالب رضی الله عنه برای همه امت چه شیعه چه سنی در آن مشترکند و همینطور است مناقب علی و فضائلش بیشمار است لهذا آن حضرت مقتدای همگان است».

و در آخر سئوالی مطرح می شود چرا سرو صورت و قد و قامت امام امت نورانی است و چرا مردم به او تبرک می جویند؟ چرا مردم اینهمه شوق و اشتیاق به آن حضرت دارند که تمام کارهای زندگی خود را رها کردند و به سوی او برای دیدار شما آمدند؟
پاسخ اینست که به خاطر اینکه امام فردی صالح، متقی و خداترس، متواضع و زاهد است آخرت را بر دنیا ترجیح داده و از پیروان حقیقی و واقعی کتاب الله و راه و روش پیامبر و ائمه اطهار است. حق را می گوید و از هیچکس و از سرزنش و ملامت ملامت کنندگان هراس ندارد، رضایت و خشنودی خداوند بر خشنودی بندگان خدا و مردم ترجیح می دهد و پیغمبر گونه زندگی می کرد.

و در نهایت از خداوند متعال طول عمر رهبر معظم انقلاب توأم با صحت و عافیت از خداوند متعال خواهانم و پرچم جمهوری اسلامی ایران و نظام مقدس اسلام همیشه در همه جا و اماکن استوار و پا برجا باشد.

 خلیل افرا امام جمعه موقت اهل سنت کنگان و معاونت شورای روحانیت اهل سنت استان بوشهر است.

 


نوشته شده در  یکشنبه 89/4/20ساعت  4:51 عصر  توسط نافذ   شما هم نظر دهید()